در هالیوود ، اگر ایده ای لال برانگیز برای یک فیلم و پول زیادی برای ساختن آن داشته باشید ، با آن The Rock تماس می گیرید. این به عنوان توهین نیست. پسر فقط بزرگترین فروشنده صنعت است. دویست و 60 پوند از ماهیچه های روغنی و کاریزمای عاری از روغن ، او می تواند چیزهایی را که فکر می کنید فعالانه نمی خواهید به شما بفروشد: یک راه اندازی مجدد Jumanji ، عاقبت به G.I. جو و سفر به مرکز زمین ، فیلم هایی با کوین هارت ، بیات و . خوب ، همه حد و مرز خود را دارند. داد و بیداد یک پروژه جانسون بی حد و حصر است. براساس یک بازی ویدیویی که هیچ داستانی و شخصیتی برای صحبت از آن ندارد ، از زمانی که بسیاری از هواداران وی به دنیا آمدند ، به نظر می رسد یک پایه وحشتناک برای یک فیلم است. و نوع دیگری است ، اما همچنین به نوعی سرگرم کننده است.
Rampage اصلی در سال 1986 به وجود آمد ، وقتی بازی ها ساده بودند (شما از یک طرف به سمت دیگری حرکت می کردید یا چیزهایی را مشت می کردید یا به آنها شلیک می کردید یا روی نقاط سفید و ارواح زور می زدید) و تکراری بود. و ما از آن خوشحال شدیم. در داد و بیداد ، بازیکنان کنترل یکی از سه هیولای غول پیکر - گرگ ، مارمولک یا گوریل - را داشتند و قبل از اینکه ارتش بتواند آنها را شلیک کند ، شهرها را نابود کرده و آنها را به سمت انسانهایی که ظاهراً یک بار بودند ، برگرداندند. فیلم Rampage با قاطی شدن با قاطعانه ، فیلم Rampage را به انسان تبدیل نمی کند که یک هیولا شود. درعوض ، دانشمندان در حین تلاش برای یافتن درمانی برای سرطان توسط "ویرایش ژن" ، بطور تصادفی یک سرم ایجاد نکرده اند که حیوانات عادی را به هیولاهای عصبانی و عظیم تبدیل می کند. این دانشمندان برای جلوگیری از چشمان کنجکاو دولت و دیگران که ممکن است متوجه همسترهای تایتانیک در مرکز شهر شوند ، آزمایشات خود را در فضا انجام داده اند. اما اوضاع خراب است ، ایستگاه فضایی منفجر می شود و چندین قوطی آب هیولا به زمین فرستاده می شوند. دو زمین در بیابان و یک زمین دیگر به یک باغ وحش سن دیگو سقوط می کند ، جایی که دیویس اوکوی (جانسون) با گوریل ها کار می کند. مورد علاقه او ، آلبینیو به نام جورج ، تحت تأثیر سرم قرار گرفته و رشد فاحش و خشن می کند.
جدا کردن طرح می تواند اتلاف وقت باشد ، زیرا این کاملاً کاربردی است. هیچ ظرافت و هنری برای آن وجود ندارد ، و نباید وجود داشته باشد. این فیلمی است درباره ساختمانهای سوراخ دار گوریل. شما نمی خواهید که کاراکتر شخصیت به این شکل ادامه یابد. خوب است که شرورها (برادر و خواهر بزرگوار مالین اکرمن و جیک لسی) می گویند که آنها باید رادیوی ساختمان اداری خود را به یک چراغ غول پیکر-هیولا تبدیل کنند ، به طوری که افراد فن آوری خود را "شب گذشته اصلاح کردند". زیرا چه کسی اهمیت می دهد که چگونه آنها این کار را کردند؟ به همان اندازه ، چه کسی نگران این است که شخصیت علمی متفاوت Naomie Harris با استفاده از ترموستاتی که در یخچال پیدا کرده ، از یک شرکت فناوری چند میلیارد دلاری استفاده کند ، زیرا این "همه به همان شبکه وصل هستند"؟ منطق فقط باعث کندی کارها می شود. این ساختمانها خودشان را مشت نمی کنند.
درباره این سایت